افغانستان از همه مهمترضرورت به رهبران انقلابی و وطن پرست دارد

نوشته: رفیق عمار

خلق آزادیخواه و وطن پرست ما برای رسیدن به آزادی وخواسته های دیگر شان درکنار سایر لازمه ها ،نیاز به رهبران انقلابی،آزادیخواه ووطن پرست دارند.هرگاهی که چنین شرایط برای شان مساعد گردیده زنجیر اسارت استعمار را به سادگی گسسته اند.

روزبیست وهشتم اسد ،روز استرداد استقال کشور ما از چنگال بریتانیا، نمود ومظهراین حقیقت در تاریخ آزادی خواهی کشور ماست که خلقی ستمدیده با دستان تهی و پای برهنه ، اما سرشار از روحیه ء میهن پرستی و آزادیخواهی ، در برابر یک امپراتوری جهانی به پیروزی رسیدند.با آنکه سازنده تاریخ خلق است ولی در این پیروزی از نقش و رهبری شاه امان اله وطن پرست که در دامان مشروط خواهان پرورش یافته بود نمیتوان چشم پوشید.

این تجربه ثبت تاریخ حماسی کشور ما گردیده است که این خلق کبیر، ظرفیت شگفت انگیز آزادی خواهی و مبارزه با استعمار را دارد.

حکومت شاه امان اله ،بعلت تبانی ارتجاع داخلی با استعمار عمر زیادی نکرد وبعد از سقوط حکومت او استقلال کشور تا امروز زیر سوال قرار دارد،یعنی اینکه بعد از حکومت شاه امان اله افغانستان گاهی نیمه مستعمره وگاهی در حالت مستعمره قرار داشته است.

با کودتای سیاه و بد فرجام 7ثور 1357ومتعاقب آن حملۀ نظامی سوسیال امپریالیسم روس به افغانستان این کشور باردیگر اشغال گردید .این بار نیز مردم ما حماسه های ماندگاری ثبت تاریخ شورانگیز شان کردند و به قیمت خون میلیون ها انسان مبارز وزحمتکش ،روس ها رااز وطن شان بیرون کردند،اما آزادی واقعی را تجربه نکردند. زیرا رهبران وابسته به امپریالیسم امریکا و سایر کشور ها در رأس مقاومت مردم از سوی استعمارگران غربی قرار داده شده بودند و سازمان های انقلابی که در مقاوت علیه سوسیال امپریالیسم می رزمیدند بدستور استعمارگران از سوی احزاب وطن فروش اخوانی آماج قرار گرفتند وسر انجام از مقامت دور ساخته شدند.

احزاب وطن فروش اخوانی که ریسمان شان به میخ کشور های امپریالستی ومنطقه بسته است بعد از خروج قوای شوری از افغانستان برای تجاوز امریکا به افغانستان، بستر سازی کردند وامپریالیسم امریکا وشرکا درسال 2001 میلادی به یک بهانۀ مضحک وشرم آور افغانستان را اشغال کردند.

امروزه همان استعمارگرانی را که نیاکان با شهامت ما درسال 1298هجری از این خاک بیرون کرده بودند ،اخوانی ها آنها را به افغانستان آورده اند وبقیمت حمایت ازحکومت ساختۀ خود شان بر گورهای نیاکان ما قدم میزنند .

اخوانی ها با این عملکرد شان ننگ و نفرین ابدی مردم وتاریخ را کمایی کرده اند.

امریکا اخوانی های بر سرقدرت را در وضعیتی قرار داده است که با دو دست به پا های او چسپیده اند و باور ندارند که یک روز بی حضور امریکا حکومت بتوانند.آنها میدانند که طالبان برادران نا تنی آنها است و از سوی امریکا حمایت و تمویل میشوند ولی هیچگاهی جسارت بیان این حقیقت را بروی امریکا ندارند و برای مشروع جلوه دادن تجاوز امریکا به افغانستان آیت تفسیر می کنند.

افغانستان به بیست وهشت اسد دیگری که پوزۀ استعمار امریکا را بخاک بمالد نیاز دارد ،تا انسان این سر زمین نسیم آزادی واقعی را حس کند واین کار بدون وحدت وتلاش متداوم انقلابیون واقعی این کشور ممکن نیست.

کسانی که به بهانه های مختلف از این نیاز وامر ضروری درشرایط موجود کناره میگیرند و برای نجات میهن از چنگال های خون چکان استعمار جهانی تلاش وبسیج نمی شوند ،گناه شان کمتر از اخوانی های وطن فروش که از امریکا حمایت می کنند نیست واین یقینا» قضاوت تاریخ در مورد شان خواهند شد.

در شرایط موجود جای خالی نظیر مبارزان وطن پرستی را که در برابر استعمار مانند زمان اشغال افغانستان تو سط برتانیا رزمیدند و علیه روس ها رزمیدند ، نیرو های مزدور و دشمن بشریت نظیر القاعده (و چوچه سگان طالبی اش) و اخیرا داعش و سایر نیرو های وابسته به استعمار «پر» کرده است .باید قبول کرد که هیچ جایی خالی نمی ماند ووقتی ما جای خود را نگیریم دیگران آنرا می گیرند واین مردم بیچاره را برای صدمین بار به سراب می کشانند.در آن صورت تمام ادعا ها و آینده مبارزه زیر سوال قرار خواهند رفت. تنها با رهسپار شدن بسوی بیشه های سرخ جنگ خلق است که میتوان اطمینان حاصل کرد که ناقوس مرگ اشغالگران امپریالیست، بورژوازی بروکرات کمپرادور و وبقایای فئودالیته نواخته شده و بساط اشغال و استعمار بر چیده خواهد گردید. آنگاه است که استقلال ما در حرف و عمل تامین گردیده و ما دیگر از لوث شرمساری های نیمه مستعمراتی و مستعمراتی برای همیشه پاک خواهیم گردید.

انقلاب زنده باد!

بسوی جنگ خلق، بسوی کمونیسم!

واژگون باد بساط امپریالیسم، فئودالیسم و کاپیتالیسم بروکراتیک!

28 اسد 1394 خورشیدی

عمار